Page 41 - راهبردهای نوین بانکداری شماره چهار
P. 41

‫‪41‬‬  ‫ماهنامه اخمتاهصناامصهیاخحتوزصاه اصقتیصاحدوزیه اق‪-‬تشصامادرهید‪-‬ومشماره چهارم‬

‫ثالث نسبت به تخلف از مقررات قانونی با اساسنامه‬           ‫در متن چك‌یا اختلاف در مندرجات چك و امثال آن از‬         ‫‪ -۳‬مدیرعامل شرکت و یکی یا برخی یا همه اعضا‬
‫شرکت و یا مصوبات مجمع عمومی برحسب مورد منفردا ً‬          ‫پرداخت وجه چك خوددا‌ری نم‌اید‪ .‬هرگاه در متن چك‪،‬‬         ‫هیات مدیره (به تنهایی) همراه با مُهر شرکت که در این‬
‫یا مشترکا ًمسوول م ‌یباشند و دادگاه حدود مسوولیت هر‬      ‫شر ‌طی بر‌ای بازپرداخت ذكر شده باشد بانك به آن توجه‬     ‫صورت برای این‌که امضاء قرارداد یا سند دارای اعتبار‬
                                                                                                                 ‫باشد‪ ،‬امضای هر یک از نفراتی که دارای حق امضاء‬
         ‫یک را برای جبران خسارت تعیین خواهد نمود‪.‬‬                                               ‫نخواهد كرد‪.‬‬      ‫هستند به تنهایی و بدون نیاز به حضور و امضاء نفرات‬
                                                         ‫لذا با توجه به مراتب فوق‪ ،‬صاحبان امضاء مجاز شركت‬        ‫دیگر کفایت م ‌یکند‪ .‬تفاوت این مورد با مورد شماره ‪ ۲‬در‬
  ‫مبنای اختیارات و وظایف مدیران شرکت‌ها‬                  ‫تعاون‌ی اعم از اعض‌ای ‌هیأت مد‌یره و مد‌یرعامل چنان‪-‬‬    ‫این هست که درسته که حق امضاء متعلق به بیش از یک‬
‫با توجه به مطالب فوق‪ ،‬م ‌یتوان بیان نمود که مبنای‬        ‫چه نسبت به صدور چك از حساب شركت تعاو ‌نی‬                ‫نفر هست ولی هر کدام از دارندگان حق امضاء اقدام به‬
‫اختیارات و وضایف مدیران شرک ‌تها بر پایه دو مبنا‬         ‫اقدام نم‌ایند و آن چك به ‌یك‌ی از دل‌ایل مطروحه در‬      ‫امضاء سند یا ورقه یا قرارداد بکنند و مهر شرکت هم زده‬
                                                         ‫ماده (‪ )2‬قانون صدور چك از بانك وصول نشود‪ ،‬آنها به‬       ‫بشود‪ ،‬آن قرارداد یا ورقه یا سند دارای اعتبار خواهد بود‪.‬‬
      ‫استوار است‪ :‬الف‪ -‬قرارداد و توافق ب‪ -‬حکم قانون‬      ‫اتفاق شركت تعاو ‌نی به عنوان صاحب حساب متضامنا ً‬        ‫در شرک ‌تها ما با ‪ ۲‬نوع از اوراق و اسناد و قراردادها‬
‫قرارداد و توافق‪ :‬طبق این نظریه‪ ،‬سهامداران در قالب‬        ‫مسوول پرداخت وجه چك و همچن‌ین مسوول جبران‬
‫مجمع عمومی با مدیران شرکت اقدام به اعقاد قرارداد‬         ‫خسارات وارده قانو ‌نی خواهند بود و در صور ‌ت ‌یكه‬                                           ‫مواجه هستیم‪:‬‬
‫م ‌ینمایند و طبق این توافق‪ ،‬اداره عملیات شرکت سهامی‬      ‫اجرا ‌ئیه و حكم ضرر و ز‌یان صادر شود‪ ،‬بر اساس تضامن‬     ‫الف) اسناد رسمی و همچنین اوراق و قراردادها و اسناد‬
‫و نظارت بر عملیات مدیران و شرکت را ضمن تفویض‬             ‫ع ‌لیه امضا‌ كنندگان و شركت تعاون‌ی صادر ‌می‌گردد و‬     ‫تعهد‌آور بانکی از قبیل چک‪ ،‬سفته‪ ،‬برات و دیگر اوراق‬
‫اختیار به مدیران شرکت را پیشنهاد نموده و آ ‌نها با‬       ‫هر گاه دارنده چك مطالبه وجه چك را نم‌اید هر‌یك از‬       ‫بانکی که این اسناد و اوراق و قراردادها جنبه تعهد‌آوری‬
‫تایید‪ ،‬قبولی خود را نسبت به آن امور اعلام می‪-‬نمایند‪،‬‬     ‫امضا‌ءكنندگان به تنه‌ا ‌یی موظف به پرداخت آن م‌ی‪-‬‬       ‫خیلی بیشتری دارند و طبیعتا ً حساسیت در مورد آنها‬
‫بنابراین مبنای اختیار و وظایف مدیران‪ ،‬قرارداد ف ‌یمابین‬  ‫باشند و ثا ‌نیا ً به ك‌یفر از (‪ )6‬ماه تا (‪ )2‬سال حبس و‬
‫سهامداران و مدیران م ‌یباشد که با توجه به شخصیت‬          ‫پرداخت جز‌ای نقد‌ی معال‌یك چهارم تمام وجه چك‌یا‬                                           ‫بسیار زیاد است‪.‬‬
‫حقوقی مستقل برای شرک ‌تهای تجاری از قبیل بان ‌کها‪،‬‬       ‫‌یك چهارم كسر موجو ‌دی هنگام ارائه چك به بانك محكوم‬     ‫ب) اوراق و اسناد عادی و اداری‪ ،‬که درست است آنها‬
‫نم ‌یتوان این نظریه را پذیرفت و انتقاداتی نسبت به آن‬     ‫خواهند شد‪ .‬به موجب ماده ‪ 51‬قانون تجارت مصوب ‪1311‬‬        ‫هم تا حدودی میتوانند تعهد‌آور باشند ولی از درجه‬
                                                         ‫که بیان م ‌یدارد‪ :‬مسوولیت مدیر شرکت در مقابل شرکاء‬
                                      ‫وارد م ‌یباشد‪.‬‬                                                                                        ‫اهمیت کمتری برخوردارند‬
‫حکم قانون‪ :‬با عنایت به ماده ‪ 588‬قانون تجارت که‬               ‫■انتخاب مدیرعامل و هیات مدیره‬                       ‫در موقع تصمی ‌مگیری در مورد وضعیت حق امضاء در‬
‫بیان م ‌یدارد‪ :‬شخص حقوقی م ‌یتواند دارای کلیه حقوق و‬                                                             ‫شرکت‪ ،‬این امکان وجود دارد که برای بعضی از دارندگان‬
‫تکالیفی شود که قانون برای افراد قائل است‪ ،‬مگر حقوق‬               ‫بانك‌های دولتی منوط به صدور‬                     ‫حق امضاء فقط حق امضاء اوراق و اسناد عادی و اداری‬
‫و وظایفی که بالطبیعه فقط انسان ممکن است دارای آن‬                                                                 ‫را در نظر بگیریم و برای آنها حق امضاء اسناد رسمی و‬
‫باشد مانند حقوق و وظایف ابوت‪ ،‬نبوت و امثال ذلک‪.‬‬                  ‫مجوز صلاحیت حرفه‌ای آن‌ها از‬                    ‫تعهدآور و چک و سفته و برات و اوراق بانکی را در نظر‬
‫شخص حقوقی به وسیله مقرراتی که به‌موجب قانون یا‬                                                                   ‫نگیریم‪ ،‬البته به استثناء مدیرعامل که باید حق امضاء‬
‫اساسنامه صلاحیت اتخاذ تصمیم دارند‪ ،‬اجرا م ‌یگردد‪،‬‬             ‫سوی بانك مركزی است‪ ،‬ضمن آن‌كه‬
‫یعنی شرکت دارای اهلیت استیفاء نیز م ‌یباشد که به‬                                                                                            ‫کلیه اوراق را داشته باشد‪.‬‬
‫وسیله ارکان شرکت اجرا م ‌یشود‪ .‬هرچند مدیران شرکت‬               ‫طبق قانون اجازه تاسیس بانك‌های‬                    ‫در هر موردی و هر اوراق و سندی از شرکت اعم‬
‫از طریق مجامع عمومی شرکت انتخاب و تعیین م ‌یشوند‬                                                                 ‫از عادی‪ ،‬رسمی‪ ،‬تعهدآور و غیره که هر شخصی حتی‬
‫ولی نماینده مجمع عمومی محسوب نم ‌یشوند بلکه از‬                ‫غیردولتی مصوب سال ‪ 1379‬تصدی‬                        ‫مدیرعامل امضاء م ‌یکنند‪ ،‬سند فوق وقتی اعتبار دارد‬
‫ارکان شرکت ‌م باشند و وظایف و اختیارات خود را از قانون‬                                                           ‫که علاوه بر امضاء‪ ،‬ممهور به مهر شرکت هم باشد‪.‬كل‌یه‬
‫و اساسنامه قانونی شرکت و نه از مجامع عمومی‪ ،‬اتخاذ‬               ‫سمت‌های مدیریتی در بانك‌های‬                      ‫قراردادها و اسناد تعهدآور شركت تعاون‌ی‪ ،‬برابر با بند‬
                                                                                                                 ‫(‪ )10‬ماده (‪ )37‬قانون بخش تعاون‌ی و بند (‪ )11‬ماده (‪)40‬‬
                                          ‫م ‌یکنند‪.‬‬            ‫یاد شده مشروط به تایید صلاحیت‬                     ‫اساسنامه تعاو ‌نی‪ ،‬با امضاء مجاز‌یك‌یا دو نفر از اعض‌ای‬

 ‫‪-2‬جایگاه رابطه مدیران بانک‌ها با بستانکاران‬                   ‫داوطلبان توسط بانك مركزی است‪.‬‬                                   ‫‌هیأت م ‌دیره و به اتفاق م ‌دیر عامل است‪.‬‬
‫اعطای اختیار به بانك مركزی برای عزل و نصب مدیران‬                                                                 ‫درخصوص مسوو ‌لیت صاحبان امضاءه‌ای مجاز به‬
                                                              ‫با این اوصاف‪ ،‬هیچكس بدون مجوز‬                      ‫موجب ماده (‪ )18‬قانون صدور چك مصوب ‪ 1355‬اظهار‬
                                                                                                                 ‫شده است‪ ،‬در صور ‌ت ‌یكه چك به وكالت‌یا نم‌ایندگ‌ی از‬
                                                                ‫بانك مركزی نمی‌تواند مدیر بانك‬                   ‫طرف صاحب حساب اعم از شخص ح ‌قی ‌قی‌یا حقو ‌قی‬
                                                                                                                 ‫صادر شد‌هباشد‪ ،‬صادركننده چك و صاحب حساب‬
                                                                ‫شود و هیات مدیره نیز در صورت‬                     ‫متضامنا ً مسوول پرداخت وجه چك بوده و اجرا ‌ئیه و‬
                                                                                                                 ‫حكم ضرر و ز‌یان بر اساس تضامن ع ‌لیه هر دو صادر‬
                                                                 ‫عزل مدیرعامل باید برای انتخاب‬                   ‫م‌ ‌یشود‪ ،‬به‌علاوه امضاء كننده چك طبق مقررات ا‌ین‬
                                                                                                                 ‫قانون‪ ،‬مسوول‌یت ك‌یف ‌ری خواهد داشت مگر ا‌ین كه‬
                                                                ‫مدیرعامل جدید باز هم نظر بانك‬                    ‫ثابت نم‌اید كه عدم پرداخت‪ ،‬مستند به عمل صاحب‬
                                                                                                                 ‫حساب‌یا و ‌كیل‌یا نم‌اینده بعد‌ی اوست كه در ا‌ین صورت‬
                                                                         ‫مركزی را اخذ كند‬                        ‫كس‌ی كه موجب عدم پرداخت شده‪ ،‬از نظر ك‌یفر‌ی‬
                                                                                                                 ‫مسوول خواهد بود‪ .‬ش‌ایان ذكر است به استناد ماده (‪)2‬‬
                                                         ‫همان مسوولیتی است که وکیل در مقابل موکل دارد و‬          ‫قانون صدور چك‪ ،‬صادركننده چك ب‌اید در تا‌ریخ صدور‬
                                                         ‫همچنین نظر به ماده ‪ 61‬همان قانون‪ ،‬مدیرهای شرکت‬          ‫معادل مبلغ چك در بانك محال ع ‌لیه‪ ،‬محل (نقد ‌یا‬
                                                         ‫در مقابل شرکت یا اشخاص ثالث برای تخلف از مقررات‬         ‫اعتبار قابل استفاده) داشت ‌هباشد و نب‌اید تمام‌یا قسم ‌تی‬
                                                         ‫این قانون و تقصیراتی که در اعمال اداری شرکت مرتکب‬       ‫از وج ‌هی را كه به اعتبار آن چك صادر كرده و به صورت‌ی‬
                                                         ‫شوند‪‌،‬موافق قواعد عمومی مسوول م ‌یباشند‪ ،‬مخصوصا ً‬       ‫از بانك خارج نم‌اید‌یا دستور عدم پرداخت وجه چك را‬
                                                         ‫در موقعی که منافع موهومی را تقسیم نمایند یا از تقسیم‬    ‫بدهد و ‌نیز نب‌اید چك را به صورت‌ی تنظ‌یم نما‌ید كه بانك‬
                                                         ‫منافع موهومی جلوگیری نکنند‪ .‬لذا مشخص می‌گردد که‬         ‫به عل ‌لی از ق ‌بیل عدم مطابقت امضاء‌یا قلم خورد ‌گی‬
                                                         ‫مبنای مسوولیت ترسیم شده در دو ماده فوق‪ ،‬تکیه بر‬
                                                         ‫عقد وکالت م ‌یباشد ولی با تغییر رویکرد قانو ‌نگذار ما‬
                                                         ‫در اصلاحیه قانون تجارت سال ‪ ،1347‬در مواد بسیاری‬
                                                         ‫به مسوولیت مدیران تصریح شده که از جمله آن می‌توان‬
                                                         ‫به ماده ‪ 147‬لایحه مذکور اشاره نمود که بیان می‪-‬دارد‪:‬‬
                                                         ‫مدیران و مدیرعامل شرکت در مقابل شرکت و اشخاص‬
   36   37   38   39   40   41   42   43   44   45   46