Page 22 - راهبردهای نوین بانکداری شماره دو
P. 22
ماهنامه اختصاصی حوزه اقتصادی -شماره دوم 20
کاهــش قــدرت خریــد مســکن و حتــی منجمــد شــدن
دارای یهـای بان کهـا را بـا خـود بـه همـراه داشـته اسـت.
عنوان «دارای یهای منجمد» در زمان رکود گریبانگیر آ نها داده نم یشود و بانک از طرف سپرده گذار وکیل است و دلایل بنگا هداری بان کها
شد. با این روش منابع بانکی به سمت اقتصاد واقعی (تولید -۱واگذاری اجباری شرک تهای دولتی به بانکها
سوق پیداکرده و بانک پس از رسیدن بنگاه به درآمد و بابت مطالبات :بخشی از بنگاهداری بانکها نیز چندان خود
حتی برخی از بانکها با همکاری شهردار یها ،گاه یک سود ،ح قالزحمه خود را برداشته و سود کسب شده برای خواسته نبوده و به نوعی میتوان گفت بر بان کها تحمیل
خیابان از یک منطقه و محدوده مناسب را به صورت کامل میشود .اگر چه با بررسی ریشههای این موضوع مشخص
خریداری کرده و مل کهای آن محدوده را با قیمتی بسیار سپردهگذار و سرمای هگذار است. میشود ،وجود این پدیده نیز ناشی از اجرای بانکداری
بالاتر و جذابتر از سطح قیمت منطقه برای درج در ترازنامه -3بنگا هداری بر اساس مجوزهای قانونی :شاید عمده بدون ربا و فراموش شدن ماهیت و عملکرد بانکداری
خود و بالا بردن ارزش ستون دارای یها خریداری می کردند. ترین دلیل بنگاهداری بانکها به قوانین و مقرراتی باز اسلامی است .در این شرایط وقتی یک واحد تولیدی نتواند
-6عدم وجود نظام اعتبارسنجی دقیق و تملک م یگردد که به بانکها این اجازه را می دهد تا به سمت تسهیلات دریافتی خود را بازپرداخت کند ،بانک در ازای
بنگا ههای خصوصی در ازای وثیقه تسهیلات :بان کها به بنگاهداری قدم بردارند .به عنوان نمونه در بند 3ماده 34 طلب خود ،کارخانه مزبور (وثیقه) را تملیک م یکند .وقتی
دلیل آنکه هیچ رتبه بندی و اعتبارسنجی دقیق و روشنی از قانون پولی و بانکی کشور مصوب سال 1351آمده است: این تملّک پیش آمد ،نم یتوانیم آن را از بین ببریم؛ لذا خود
مشتریان ندارند بعضاً تسهیلات را به مشتریانی پرداخت نمودهاند بانک تبدیل به یک بنگاهدار میشود .حتی گاهی اوقات این
که باعث عدم بازگشت تسهیلات و افزایش میزان معوقات ■ علت اصلی حضور بان کها در بنگا هداری اتفاق از سوی دولت نیز رخ داده و دولت بابت بدهیهایش به
بان کها شده است .به همین منظور بان کها بیشتر ترجیح را می توان دو پهلو بودن قوانین و منع بان کها کارخانجات خود را به آ نها واگذار م یکند که خود
م یدهند که منابع در اختیار خود را به سمت سرمای هگذار یهای صریح بان کها از عدم حضور در بنگا هداری
و فعالی تهای اقتصادی دانست؛ به نحوی این موضوع به بنگاهداری بانکها دامن میزند.
مستقیم سوق دهند. که بسیاری از بان کها با استفاده (به بنابرایـــن بخشـــی از بنـــگاهداری بان کهـــا ناشـــی از
بان کها به برخی بنگاهها ،تسهیلاتی را پرداخت نموده عبارتی سوء استفاده) از تعابیری چون «حق واگـــذاری اجبـــاری شـــرک تهای دولتـــی بـــه بان کهـــا
اند و این بنگاهها به دلایل مختلف از جمله رکود اقتصادی مشارکت حقوقی بان کها» در قانون ،فضا را بابــت مطالباتشــان اســت .طبیعتــاً ریشــه ایــن موضــوع
قادر به پرداخت تسهیلات خود نبوده و بانک مجبور به عـــدم اجـــرای بانکـــداری اســـامی و عـــدم مشـــارکت
تملک بنگاه در ازای تسهیلات پرداختی م یشود .در این برای حضور در بنگا هداری فراهم دیدهاند واقعـــی بان کهـــا (بـــه عنـــوان وکیـــل ســـپرده گـــذاران)
زمینه بانک ملی با حدود 470واحد بنگاه تملک شده در اســــــت .ب هطـــــــوری کـــــــه بان کهـــا بـــرای ارائـــه
خرید سهام و مشارکت در سرمایه یک یا چند شرکت و تســـهیلات اعتبارســـنج یهای لازم را انجـــام نـــداده و
شهر کهای صنعتی در صدر قرار دارد. یا خرید اوراق بهادار داخلی یا خارجی به حساب خود ،به هیـــچ نظارتـــی بعـــد از پرداخـــت ایـــن تســـهیلات بـــه
میزانی بیش از آنچه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به افـــراد ،گروههـــا و بنگاههـــای متقاضـــی تســـهیلات
پیامدهای بنگا هداری بان کها موجب دستورها یا آیین نامههای خاص تعیین خواهد کرد. اتفـــاق نم یافتـــد .خـــود ایـــن موضـــوع باعـــث م یشـــود
بنگاهداری بان کها منتج به قفل شدن بخشی از منابع -4تاسیس شرکتهای سرمایهگذاری بان کها در پدیـــده مطالبـــات معـــوق و عـــدم تـــوان تســـهیلات
و کاهش قدرت نقد شوندگی منابع شود و در صورت بروز راستای حمایت از بازار سرمایه :در بازهای از زمان که گیرنـــدگان بـــرای بازپرداخـــت تســـهیلات و ...ایجـــاد
بحرا نهایی چون بحران موسسه مالی و اعتباری کاسپین، بازار سرمایه توسعه آن چنانی نداشت ،به بان کها این اجازه شـــود کـــه در خو شبینانهتریـــن حالـــت و بـــا توجـــه
بان کها نتوانند در کوتاهترین زمان ممکن پاسخگوی نیاز داده شد تا در راستای حمایت از بازار سرمایه ،شرک تهای بـــه وجـــود وثایـــق لازم موجـــب افزایـــش دارای یهـــای
مشتریان خود باشند و همین عامل بر ورشکستگی بان کها سرمای هگذاری را تاسیس کنند و با گذر زمان این شرک تها ســـمی و غیرقابـــل نقـــد شـــونده بان کهـــا شـــده و در
دامن خواهد زد .از طرفی قفل شدن بخشی از منابع بان کها واگذار شوند ،برای مثال شرکت سرمایهگذاری غدیر با هدف حالـــت بدبینانـــه بـــه مطالبـــات ســـوخت شـــده مبـــدل
در املاک ،مستغلات ،واحدهای تولیدی ،شرکت و ...باعث ورود به بازار سرمایه ،بازارسازی ،خرید و فروش سهام و در
م یشود تا قدرت تسهیلات دهی بان کها کاهش یابد و این مجموع ایجاد رونق برای بازار سرمایه از سوی بانک صادرات میشـــو د .
نیز به نوبه خود م یتواند یکی از اثرات منفی بنگاهداری افزایش میزان بدهی دولت به بان کها باعث شده که
ایجاد شد. دولت برای کاهش بدهی خود به بانکها ،سهام شرک تها
بانکها باشد. -5بالابردن ارزش ستون دارای یها عامل انگیزشی: یا مالکیت برخی از واحدهای اقتصادی را ب هعنوان رد دیون
مهمترین آسیب بنگاهداری و مل کداری بان کها انحراف بانکهای بنگاهدار ،از طریق تاسیس و خرید شرک تهای به بان کها واگذار نمود و این واگذاری مختص به یک دوره
بانکها از انجام وظایف اصلی خود مانند واسط هگری وجوه و مرتبط ،خرید املاک را به عنوان یک راه سودده برای
تامین اعتبارات است .از دیگر آسی بهای بنگاه داری بانکها پوشاندن برخی ناترازیهای خود انتخاب کرده اند؛ مسال های خاصی نبوده و در تمام دورهها این اتفاق رخ داده است.
آشفته سازی و ضربه زدن به بازار کالاهای اساسی و بادوام که منجر به ورود بان کها به مل کداری نیز شده است .آنها -۲عدم اخذ سود منطقی توسط بان کها :وقتی بانک
به دلیل ناکارآمدی و عدم نظارت کافی از سمت بانک نتواند سود منطقی اخذ کرده و به وظایف اصلی خود عمل
مانند مسکن است که اشاره شد. مرکزی به سوداگری در بازار ملک پرداختند؛ مساله ای که با کند ،ترجیح م یدهد فعالیت خود را به سمت بنگاهداری سوق
همچنین تمرکز منابع در بخشهای خاص ،ایجاد رانت دهد .نرخ سود تکلیفی نیز به همین دلیل بد و دارای شبه
برای گروههای مرتبط با بان کها و تن گکردن فضای رقابتی ربا است .ریشه های این موضوع نیز مجدداً به عدم اجرای
از نتایج بنگاهداری است ،زیرا تا حدود زیادی ظرفیت تأمین بانکداری بدون ربا و تولد پدیدههای ربا آلودی تحت عنوان
منابع اقتصاد از طریق منابع بانکی است که اگر افراد و سود عل یالحساب بر م یگردد؛ زیرا در بانکداری بدون ربا
سپردهگذار با یک سرمای هگذار در تاسیس یک بنگاه شریک
م یشوند که بانک واسطه به هم پیوستن این دو است ،بنابراین
اگر چه در بانکداری بدون ربا بنگاههای فراوانی ایجاد م یشود،
اما این بنگاهها ،بنگاههای بانک نبوده و هر کدام از ای نها (با
سهم مشخص) برای سپردهگذارانی است که پول خود را با
وکالت بانک در این بنگاهها سرمای هگذاری کردهاند.
بنابراین با قطعیت میتوان گفت در بانکداری بدون ربا
بنگاههای متعلق به بانکها در واقع متعلق به سپردهگذاران
و صاحبان منابع در بانکها است نه خود بانک ،لذا با
اجرای بانکداری بدون ربا اصولا اجازه بنگاهداری به بان کها