علی اکبر نیکو اقبال، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، معتقد است اگر درآمدهای نفتی از حدود ۸ میلیارد دلار در سال در حال حاضر به ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار برسد، باید ابتدا تجهیزات لازم برای راه اندازی کارخانجات را تامین تا کمبودها و عقب ماندگی های خود را از نظر فنی و تکنولوژی جبران کنیم، اما با توجه به امکانات کم در زمینه صادرات باید بازار داخل را حفظ و حمایت و جلوی قاچاق و واردات کالای مشابه کشور گرفته شود تا صنایع کشوار از داخل رشد کنند.
به گزارش راهبرد بانک، وقایع سال های گذشته نشان داد که میلیاردها درآمد نفت تاکنون نتوانسته رفاه پایدار و توسعه ایجاد کند، اما به نظر می رسد یافتن حلقه گمشده ای که نشان دهد چرا تاکنون درآمد نفت در ایران منجر به توسعه نشده کمک میکند تا بدانیم در صورت افزایش درآمدهای نفتی چه باید کرد تا رفاه ماندگار و توسعه پایدار ایجاد شود نه رفاه موقتی ناشی از واردات کالاهای خارجی با ارز ارزان. برای پاسخ به این سوال به سراغ علی اکبر نیکو اقبال، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران رفتیم که درباره مقابله با بیماری هلندی، دلایل معیوب بودن ساختار صنعتی ایران و راه های بهره بردن از افزایش درآمدهای نفتی در راستای صنعتی شدن نکاتی را یادآور شد.
علی اکبر نیکو اقبال در گفت و گو با پایگاه خبری تحلیلی رشد و توسعه اظهار کرد: بیماری هلندی تا سال ۱۹۶۰ شناخته شده نبود، اما بعد از آن، درآمد ارزی حاصل از صادرات گاز هلند افزایش شدید یافت و عرضه ارزهای خارجی در بازار منجر به تقویت نرخ پول هلند و کاهش ارزش اسعار خارجی شد و در نتیجه واردات کشور هلند افزایش و صادرات آن کاهش پیدا نمود. افزایش ارزش و نرخ پول یک کشور باعث میشود واردات ارزان تر و صادرات گرانتر شود و در نتیجه در این کشور شاهد افزایش واردات، کاهش صادرات و نابسمانی در سیاست های صنعتی بشویم. البته در هلند این عدم تعادل تجاری به سرعت شناسایی و جلوی آن گرفته شد اما نام آن باقی ماند. در این میان کشورهائی مانند نروژ در دورانهای جدید هم یاد گرفتند در زمان افزایش صادرات نفت، درآمد حاصل از آن را در بازار عرضه نکنند و حداقل ۵۰ درصد آن را در سایر کشورها سرمایهگذاری کنند و همچنین بر تعادل صادرات، واردات و نرخ ارز نظارت و اشراف کامل داشته باشند.
وی همچنین کویت را کشور دیگری عنوان کرد که بخشی کوچکی از درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت خود را صرف واردات کرده گفت: این کشور درآمد ارزی بالایی از صادرات نفت خام داشته و با توجه به اینکه کشوری کوچک است و نیاز زیادی به واردات ندارد، درآمد حاصل از صادرات نفت خود را در کشورهای صنعتی و در شرکت ها و صنایع پر سود سرمایهگذاری کرد و در نتیجه حدودا سالی ۲۰ میلیارد دلار درآمد و سود از پول هایی که در بانک ها و صنایع کشورهای خارجی سرمایه گذاری کرده دریافت میکند. به نظر میرسد درآمد کویت از این سرمایه گذاری های خارجی از درآمدهای حاصل از صادرات نفت پیشی گرفته است.
آیا غنی بودن منابع زیرزمینی کافی است؟
این اقتصاددان با بیان اینکه کشورهای فقیر از نظر منابع زیرزمینی مثل کشورهای آسیای جنوب شرقی مانند تایلند، مالزی، هند و … که درآمدهای ارزی حاصل از صادرات منابع کانی نداشتند مجبور شدند از سایر عوامل تولیدی مانند نیروی کار ارزان قیمت خودشان بهتر بهره برداری کنند، تصریح کرد: از طرف دیگر تولیدکنندگان کشورهای صنعتی نیز جهت کاهش هزینه های تولیدی خود، محصولات کار طلب خود را مانند مونتاژ به این کشورها آوردند که موجبات گسترش تولیدات صنعتی و افزایش صادرات در این کشورها را فراهم کرد. در چین هم سرمایه گذاری هنگفت تولیدکنندگان بزرگ کشورهای صنعتی همراه با بهره گیری از بازار بزرگ داخلی چین باعث شد که چین در طول بیش از یک دهه رشدهای اقتصادی دو رقمی را تجربه و خود را به دومین کشور بزرگ صنعتی جهان متحول کند.
وی افزود: معمولا ما ایرانی ها کشورمان را بسیار غنی و سرشار از منابع و ثروتهای زیرزمینی قلمداد می کنیم که بیشتر گمراه کننده است زیرا فناوری و دانش فنی مورد نیاز و نهفته در نیروهای کاری را مورد غفلت قرار می دهیم تا بتوانیم آنها را استخراج، تبدیل و قابل رقابت با صنایع رقیب جهانی نمائیم. استخراج منابع زیر زمینی آن هم با کمک کشورهای صنعتی نمی تواند به تنهائی، فرایند صنعتی شدن کشور را فراهم و تشدید کند و کلا ما به وضعیتی می رسیم که اکنون دچار آن هستیم، یعنی کشوری تک محصولی. وضعیت فعلی اقتصاد ما کمبودهای زیادی دارد که به بعضی از آن ها اشاره می کنم: در حال حاضر تنها درآمد ارزی کشورمان از منابع نفت و گاز و فراورده های آن تامین می شود که مضافا گرفتار تحریم هم شده است که می تواند به طور مستقل مورد بحث و گفتگو قرار گیرد. صرفنظر از کاهش درآمدهای نفتی در زمان حاضر، سالانه حدود ۲۰ میلیارد دلار مواد و محصولات به صورت قاچاق به کشور وارد می شود که مطمئنا تاثیر منفی به درآمد مالیاتی و ظرفیت تولیدی کشور می زند و این در حالی است که تولید کنندگان داخلی با توجه به شرایط سخت صادرات و سد گمرکات خارجی به راحتی نمیتوانند در بازارهای بینالمللی حضور پیدا کنند لذا ضروری است که محصولات خود را در بازارهای داخلی عرضه کنند.
چرا ساختار صنعتی ایران معیوب است؟
نیکو اقبال با اشاره به اینکه ایران در زمان اوج درآمدهای نفتی خود به جای حمایت از صنایع داخلی، اجازه واردات داد و به دلیل بیماری هلندی یا قاچاق به کشور، ما به سمت صنعتی شدن حرکت نکردیم، تصریح کرد: طی دهه های گذشته به جای توسعه صنعتی شاهد صنعت زدایی بوده ایم. از طرف دیگر ساختار صنعتی ایران به گونهای است که ۴۰ تا ۶۰ درصد صنایع داخلی وابسته به واردات مواد اولیه، قطعات نیم ساخته یا حتی ساخته شده است. کمبودهای مختلف باعث شده است که تنها از ۳۰ درصد از ظرفیت شهرک های صنعتی استفاده شود. این روند موجب شده است که حداقل دو یا سه نسل از سطح تکنولوژی های روز دنیا عقب بمانیم. به طور کلی میتوان گفت که ما ساختار صنعتی معیوبی داریم که باید روی ان کار کنیم.
اگر درآمدهای نفتی از حدود ۸ میلیارد دلار در سال در حال حاضر به ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار برسد، باید ابتدا تجهیزات لازم برای راه اندازی کارخانجات را تامین کنیم تا کمبودها و عقب ماندگی های خود را از نظر فنی و تکنولوژی جبران کنیم، اما با توجه به امکانات کم در زمینه صادرات باید بازار داخل را حفظ و حمایت کنیم و جلوی قاچاق و واردات کالای مشابه کشور گرفته شود تا صنایع کشوار از داخل رشد کنند. عده ای معتقدند واردات کالاهایی مثل خودرو باید انجام شود تا رقابت تشدید شده و صنایع پیشرفت کنند. اما باید به این نکته توجه کنیم که این وضعیت برای کشور ما یک طرفه است و ایران نمی تواند به اندازه واردات، به کشورهای مبدا صادرات داشته باشد، موضوعی که یکی از دعواهای رئیس جمهور پیشین آمریکا با چین هم بود.
این در حالی است که به گفته این اقتصاددان، ایران به عنوان یک کشور فقیر و بدون صنعت مملو از اتومبیل های آخرین مدل و روز دنیا شده که نشان می دهد قوانین گمرکی و نظام اداری و قضائی ما باید اصلاح شود تا با افزایش درآمدهای ارزی، اتلاف منابع صورت نگیرد. کشوری که میخواهد رشد اقتصادی مناسب داشته باشد باید سالانه ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی خود را پس انداز و سرمایهگذاری کند، اما این رقم در ایران همواره در حدود ۶٪ بوده که این میزان حتی استهلاک صنایع را هم پوشش نمی دهد، چه برسد به نوسازی و ایجاد صنایع جدید و مدرن در کشور.
نظریه سیستمی چه می گوید؟
وی در ادامه با اشاره به اهمیت نظریه سیستمی در اقتصاد توسعه که بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شده است، تصریح کرد: تمام سیستم ها و زیرسیستمها به هم متصل هستند و بر همدیگر اثرگذاری متقابل می گذارند. پس برای رشد و توسعه اقتصادی کشور، همه زیرسیستم ها باید به خوبی عمل کنند و اصلاح شوند. بنابراین در ایران باید زیرسیستم اداری فشل، سوء استفاده مالی، اختلاس ها و غیره باید ریشه کن شود. از طرف دیگر با روی کار آمدن بایدن، این چشمانداز برای ایران ایجاد شده که بتواند صادرات نفت خود را افزایش دهد و مطالبات ارزی را از عراق و کره جنوبی و غیره دریافت کند.
نیکواقبال همچنین معتقد است که اروپا هم در زمینه توسعه صنعتی ایران در تقابل با ما قرار ندارد چرا که میتواند از شرایط رشد اقتصادی ایران استفاده کند و صادرات خود را افزایش دهد، اما به نظر می رسد دشمنان داخلی و خارجی مانع از تحقق این عوامل درونزا و برونزامی شوند. باید توجه داشت نظر به وابستگی صنایع کشور به واردات، امکانات اولیه مورد نیاز و یا گلوگاه برای توسعه اقتصادی کشور در حال حاضر تامین ارز مورد نیاز است. بدیهی است که راه پیشرفت و توسعه به لحاظ علمی وجود دارد و کارشناسان فراوانی وجود دارند که در این زمینه میتوانند به دولت و تصمیم گیرندگان سیاسی کمک کنند تا به سمت بازسازی اداری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حرکت کنیم و رابطه سالمی با سایر کشورها داشته باشیم.
این اقتصاددان در پایان با بیان اینکه دشمنان راه مقابله با خودشان را به ما نشان میدهند، خاطرنشان کرد که یکی از راههای رسیدن به صلح بین المللی، مبادلات اقتصادی است، یعنی وابستگی تکنولوژیکی، تجاری، گردشگری و غیره منجر به آشتی بین کشورها میشود و ما هم با توسعه اقتصادی می توانیم راه های صلح را هموار کنیم.