استاد دانشگاه تهران تاکید کرد:برای شفافیت داراییها و تشخیص مصارف ارزی کشور دولت با نظام مالیاتی قوی به کمک بانک مرکزی بیاید تا مشخص شود که سرمایهها به جای سوداگری به سمت تولید میرود.
به گزارش راهبرد بانک، به نقل از ایبنا سیاستهای جدید ارزی بانک مرکزی چند روزی است با تامین سرمایه و تزریق میلیونها دلار ارز به بازار آغاز شده است. سیاستی که در پی آن امید میرود قیمت ارز به تعادل برسد. اما به گفته کارشناسان این تنها بازار ارز است که با این سیاست هدف قرار گرفته است، در حالی که باید دیگر دستگاههای دولت نیز در این راه به کمک بانک مرکزی بیایند.
ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران یکی از چهرههایی است که لازمه تحقق اهداف بانک مرکزی را در تقویت نظام مالیاتی کشور میداند و میگوید: تا زمانی که داراییها شفاف نشود و سیستم مالیاتدهی مشخص و قوی اعمال نشود، حرکت اقتصاد به سمتی خواهد رفت که حتی تولید ملی از بین میرود.
مشخص نبودن هزینهکرد سرمایههای ارزی کشور و حضور سوداگران از یکسو و انباشت ارز توسط مردم نگرانی که از کاهش ارزش داراییهای خود میترسند از سوی دیگر، باعث شده که بازا ارز ملتهب شده و بانک مرکزی سیاست جدیدی در پیش بگیرد.
ابراهیم رزاقی درباره اتفاقات اخیر بازار ارز میگوید: سیاستی که الان در حال اجرا است این است که وقتی قیمتها بالا میرود بانک مرکزی ارز عرضه میکند و آنقدری عرضه میکند تا تقاضا کنندگان به این نتیجه برسند که دیگر از این بالاتر نخواهد رفت و سودآوری ندارد و در نتیجه نرخ ارز سقوط میکند.
وی این سیاست را دارای منشا علمی میداند و ادامه میدهد: معمولا بازار آزاد سرمایهداری اینگونه است و دارای ثبات نیست. اما سوال من به قبل از این سیاست باز میگردد که وقتی عاملی مثل ارز اینقدر تاثیر دارد؛ ما چگونه اجازه دادیم در بازار آزاد، ارز با رقمهای بالا خرید و فروش شود، مگر نباید دولت تدابیری بیاندیشد که بازار را کنترل کند؟
عضو هیات علمی دانشگاه تهران راه حل را در سیستم مالیاتگیری میداند و معتقد است: برای حل این مشکل در همه جای دنیا، دولتها مالیات میگیرند و به جز یکسری کشورهای خاص که در شرایط متفاوتی قرار دارند، بقیه کشورها با مالیات کشور را اداره میکنند، اما چرا کشور ما برای تامین بودجه خود سیستم مالیاتیاش به درستی کار نمیکند؟
وی با تاکید بر راهکار مالیات بر دارایی افراد، اضافه میکند: وقتی مالیات از ثروتمندان، افراد پُردرآمد و پُرمصرف گرفته شود، علاوه بر کم کردن ثروت آنان و کم شدن فاصله طبقاتی، هر کسی هم که به سمت تولید نرود، میتوان از آن مالیات گرفت. اگر اینگونه باشد سود فعالیتهای غیرتولیدی در شرایطی قرار میگیرد که دیگر نمیتوان بیشتر از سود تولید باشد و همه به تولید روی می آورند. بنابراین میبینیم اگر این کار انجام نشود چه وضعی پیش میآید.
این تحلیل گر مسائل اقتصادی، نسبت به افزایش بیشتر نقدینگی در کشور هشدار میدهد و میگوید: امروزه دولت آگاهانه و ناآگاهانه در مسیری قرار گرفته که باعث میشود اقتصاد تولیدی داخل از بین برود و نکتهای که بسیار مهم است، آن است که چرا نظمی در تدوین بودجه برقرار نیست؟ همچنین چرا آسانترین راه برای تامین درآمد بودجه که چاپ پول است در پیش گرفته شده و وام و قرض از موسسات مختلف رونق گرفته است؟
رزاقی خاطرنشان میکند: اکنون نزدیک به ۲۰۰ سال است که در این مملکت گفته میشود برای اداره کشور دولت باید مداخله کند و مردم را از سمت کارهای سودآور شخصی و سوداگری به سمت تولید بکشاند. راه حل هم مشخص است؛ دولت باید تمرکز خود را بر تقویت دستگاه مالیاتی کشور بگذارد یعنی از فعالان اقتصادی حمایت کند، از سوداگران اقتصادی مالیات بگیرد و به چاپ اسکناس روی نیاورد. چرا که چاپ اسکناس باعث ایجاد تورم میشود و تورم به تدریج تمامی حقوق بگیران فقیر میشوند.
وی یکی از سیاستهای مقابله با تورم در حال حاضر را افزایش حقوقها متناسب با تورم عنوان میکند و توصیه میکند: نرخ تورم واقعی محاسبه شود نه اینکه نرخ تورم کنونی ملاک باشد که همیشه به گونهای حساب میشود که کالاهایی که دارای نوسان نیستند، محاسبه میشوند که جزو مصرف عمومی هم نیستند. زیرا اینگونه تحلیلها و ندیدن واقعیتها ما را برای خروج از بنبست اقتصادی به عقب میاندازد.
بنا به گفته این اقتصاددان، برای شفافیت داراییها و تشخیص مصارف ارزی کشور دولت باید با نظام مالیاتی خود و یک سیستم مالیاتگیری قوی به کمک بانک مرکزی بیاید تا مشخص شود که سرمایهها به جای سوداگری به سمت تولید میرود.