تصمیمات دولت در سالهای اخیر نشان میدهد گامهایی آهسته برای کاهش تاثیر درآمدهای نفتی در بودجه و تحقق اقتصاد بدون نفت داشته است.
به گزارش راهبرد بانک، یکی از مطالبات مهم اقتصادی رهبر انقلاب در سالهای اخیر موضوع بینیازکردن اقتصاد ایران از درآمد نفت بود که ایشان در سخنرانی آغاز سال ۱۳۹۸ تکرار و تاکید کردند شرایطی مهیا شود که اقتصاد ایران از وابستگی به فروش نفت خارج شود، اما فروش نفت قطع نشود. درآمد حاصل از فروش نفت در اقتصاد ایران همواره نقشی پررنگ داشته، اما روند جهانی حرکت به سوی درآمدهای پایدار و گسترش اقتصاد نفتی و مشکل تحریم نفت ایران از سوی آمریکا باعث شده است لزوم ایجاد درآمدهای پایدار جدید برای اداره کشور به صورت جدی از سوی مسئولان و تصمیمگیران مورد پیگیری قرار بگیرد و در همین زمینه نیز بودجه بدون نفت در دستور کار قرار گرفته است. در همین خصوص نشریه تازه های اقتصاد با محمدرضا پورابراهیمی؛ عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفتگویی انجام داده که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
تصمیمات دولت در سالهای اخیر نشان میدهد گامهایی آهسته برای کاهش تاثیر درآمدهای نفتی در بودجه و تحقق اقتصاد بدون نفت داشته است؛ از سویی دیگر، در شرایط تحریم و مشکلات توسعه صادرات غیرنفتی برای جایگزینی درآمدهای ناشی از آن با نفت، دونالد ترامپ ‐ رییسجمهور امریکا ‐ نفت ایران را تحریم و برای فروش نفت ایران محدودیتهای متعددی اعمال کرده که به اعتقاد کارشناسان روند فروش نفت و بازگشت درآمدهای حاصل از آن را با مشکل روبرو ساخته است. به نظر شما، اهمیت و جایگاه نفت در شرایط فعلی در اقتصاد ایران چقدر است و در زمینه نفت باید چه اقدامی صورت گیرد؟
نفت در اقتصاد ایران اهمیت بسیار زیادی دارد و دولت طبق برنامهٔ پنجم و ششم توسعه در زمینهٔ کاهش اتکا به درآمدهای نفتی برنامهریزیهایی داشت و اقداماتی را در دستور کار قرار داد؛ اما، واقعیت این است که کاهش اتکا به درآمدهای نفتی توفیقی اجباری برای ایران بوده است، زیرا همهٔ تحریمهای امریکا ازجمله تحریمهای آبان سال گذشته یا تحریمهای سال ۱۳۹۱ برای ضربهزدن به اقتصاد ایران بخش نفت را با تحریم و محدودیت هدف قرار داد که سبب شد کشور خواسته یا ناخواسته بهسمت کاهش درآمدهای نفتی و تأثیرات نفت در بودجه حرکت کند.
بر اساس برنامهٔ ششم توسعه، سهم درآمدهای نفتی در بودجه برای کاهش اثر نفت در ادارهٔ کشور باید کاهش پیدا میکرد و بر همین اساس نیز اقدامات متعددی انجام شد و در نهایت درآمد دولت از نفت در بودجهٔ سال گذشته به ۳۵ درصد رسید که در بودجهٔ سال جاری میزان درآمدهای دولت از نفت نسبت به سال گذشته نیز کاهش یافته است و روند حرکت بهسوی بودجهٔ بدون نفت و کاهش تأثیرات نفت درآمدهای دولت بهصورت جدی درحال پیگیری است.
اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و نمایندگان مجلس تأکید دارند که باید درآمدهای نفتی در بودجه کاهش پیدا کند و سهم بودجه از درآمدهای نفتی به یکچهارم یعنی ۲۵ درصد برسد تا اقتصاد کشور در شرایط تحریم و جنگ اقتصادی بدون چالش و دارای ثبات لازم باشد. همچنین، سهم ۲۵ درصدی درآمدهای نفتی در بودجه میتواند مطالبهٔ رهبر معظم انقلاب را در اقتصاد بدون نفت محقق کند و در سالهای آینده، مسئولان برای کاهش بیشتر سهم درآمدهای نفتی در بودجه با گسترش صادرات غیرنفتی و درآمدهای نوین اقدام کنند.
فروش نفت درحال حاضر بهدلیل اعمال محدودیتهای متعدد و تحریمها با چالشهایی مواجه شده است. برخلاف ادعای رئیسجمهور امریکا فروش نفت ایران همچنان با قوت به لطف راهکارهای جایگزین و تلاش وزارت نفت ادامه دارد که موضوعی بسیار مهم است، زیرا اقتصاد ما درهرصورت به درآمدهای حاصل از نفت نیاز دارد و تزریق منابع در بودجه از طریق نفت ضروری است.
یکی از مهمترین ابهامات اقتصادی این است که آیا امروزه بعد از سالها پول نفت وارد سفرهٔ مردم شده است یا اینکه پول نفت در سفرهٔ مردم قرار ندارد. اگر پول نفت در سفرهٔ مردم قرار دارد، پس چگونه میتوان نفت را از سفرهٔ اقتصاد ایران خارج کرد؟
درآمد حاصل از فروش نفت در بودجهٔ دولت تزریق میشود و بودجه نیز برای مدیریت و ادارهٔ کشور خرج میشود. پس باید گفت پول نفت سالهای زیادی است که وارد سفره مردم شده است، زیرا دولت با پول نفت کشور را اداره میکرده است و خوشبختانه اتکا و وابستگی به نفت درحال کاهشیافتن است. معتقدم نفت هیچگاه از سفرهٔ مردم و اقتصاد کشور خارج و حذف نخواهد شد، بلکه تأثیرات و سهم آن کاهش پیدا میکند که با توجه به شرایط راهبردی، این کاهش سهم درآمدهای نفتی در بودجه و حرکت بهسوی بودجهٔ بدون نفت باید با حساسیت و آهستگی انجام شود.
یکی از واقعیتهای تلخ که باید به آن توجه داشت این است که بررسی عملکرد دولتها در ایران نشان میدهد دولت همواره بهصورت بچهٔ پولدار بوده است؛ در حقیقت، دولت با استفاده از پول حاصل از نفت تلاش قابلتوجهی در اقتصاد بدون نفت و گسترش زیرساختهای اقتصادی و صادراتی نداشته و همین موضوع سبب شده است وابستگی به نفت افزایش پیدا کند و همواره درآمد حاصل از آن بهجای ایجاد ظرفیت برای جایگزینی نفت، برای هزینههای جاری پرداخت شود.
در شرایطی که امریکا در جنگی اقتصادی فروش نفت ایران را هدف قرار گرفته است، باید بهسوی کاهش تأثیرات درآمدهای نفتی در بودجه حرکت کرد و با استفاده از درآمدهای پایدار و جلوگیری از فرار مالیاتی در کشور، بستری را فراهم کرد تا نیازهای بودجه برای ادارهٔ کشور از طریق جایگزین مدیریت و تأمین شود که در این راستا ۱۰ عنوان منابع از سوی مجلس به دولت پیشنهاد داده شده است.
یکی از ارکان ورود به اقتصاد بدون نفت، علاوه بر برنامهریزی، بحث استفاده از ظرفیت اقتصادهای جدید ازجمله اقتصاد دانشبنیان است؛ همچنین لازم است خواستهها و نیازهای داخلی را از محل تولید داخلی تأمین کنیم تا این نیازها از محل فروش نفت و کسب درآمد که تنها به واردات منجر میشود، تأمین نشود.
منبع : ایبنا