زمان قطع وابستگی بودجه به نفت

یکی از نیازهای کشور در شرایط فعلی اقتصاد و برای کاهش وابستگی بالای بودجه به نفت حرکت به‌سمت فعال‌سازی سایر مزیت‌های اقتصادی است.

به گزارش راهبرد بانک، یکی از نیازهای کشور در شرایط فعلی اقتصاد و برای کاهش وابستگی بالای بودجه به نفت حرکت به‌سمت فعال‌سازی سایر مزیت‌های اقتصادی است. جلوگیری از خام‌فروشی نفت، توسعهٔ صنعت پتروشیمی، شناسایی فرارهای مالیاتی، ایجاد پایه‌های جدید مالیاتی، رونق تولید، و… از مهم‌ترین راهکارهای حرکت به‌سمت کاهش وابستگی بودجه به نفت و در گام بعدی ارائهٔ بودجهٔ بدون نفت است. در این زمینه تازه های اقتصاد، با ماشاء‌الله عظیمی ‐ دبیرکل اتاق تعاون ایران ‐ گفت‌وگویی انجام شده است که با هم می‌خوانیم.

بودجهٔ نفتی و سهم بالای نفت از بودجهٔ سالانهٔ کشور و همچنین وابستگی بیش از ۹۰ درصدی طرح‌ها و برنامه‌های عمرانی کشور به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به نفت، ‌ در طول دهه‌های اخیر باعث بروز آسیب‌هایی به اقتصاد ایران شده است. در بُعد خارجی نیز دشمنان از این طریق موفق به واردکردن فشار به کشور و ضربه از ناحیهٔ وابستگی بالای کشور به نفت از طریق وضع تحریم‌های ظالمانه شده‌اند. برای شکستن سلطهٔ نفت بر اقتصاد ایران و فعال‌سازی مزیت‌های غیرنفتی چه راهکاری باید در پیش گرفته شود؟

با استفاده از متغیرهایی که در اراده و اختیار ماست، باید جایگزینی واقعی داشته باشیم و با ایجاد رونق در تولیدات داخلی، از ورود کالاهای خارجی غیرضروری جلوگیری کنیم. اگر کالای ایرانی را رونق بدهیم، دیگر نیازی نیست برای انجام واردات، نفت بفروشیم و همچنین برای تأمین ارز به نفت وابسته شویم. البته، ما مجبوریم برای دریافت برخی فنّاوری‌ها و رفع نیازها تبادلاتی انجام دهیم، اما وقتی تولید رونق بگیرد، دیگر لازم نیست در همهٔ زیرساخت‌ها هزینه کنیم؛ ‌بنابراین، اگر رونق ایجاد شود، شرایط اقتصاد و مردم را بهتر خواهیم کرد و بودجهٔ بدون نفت زمانی محقق می‌شود که ابتدا مشخص شود نفت به مصرف چه‌چیزی می‌رسد. غیر از این است که نصف نفت فروخته و خرج هزینه‌های جاری دولت می‌شود و ۱۰ درصد آن نیز در هزینه‌های عمرانی وارد نمی‌شود؟ یعنی اینکه وقتی جراحی عنوان می‌شود و می‌گوییم که بودجهٔ بدون نفت باید محقق شود، ابتدا باید از خود دولت شروع شود و البته جراحی که موجب مرگ بخشی از جامعه شود هم قابل‌قبول نیست.

آیا در شرایط فعلی می‌توانیم به روش‌های دیگری غیر از فروش نفت برای اجرای پروژه‌های اقتصادی کشور فکر کنیم؟ به‌عبارتی، روش‌هایی مانند جذب سرمایه‌گذاری خارجی و یا بهبود درآمدهای مالیاتی را بتوان جایگزین پول نفت کرد؟

در جایگزینی درآمدهای جدید به‌جای فروش نفت باید بدانیم که نزدیک ۵۰۰ هزار میلیارد تومان پروژهٔ ریز و درشت در کشور مانده و انجام نشده است و ما باید این پروژه‌ها را بررسی کنیم و برخی را به‌منظور فعال‌شدن در اختیار بخش غیردولتی قرار بدهیم و بخشی را نیز قسطی واگذار کنیم و به‌صورت خلاصه اینکه به‌سمت روش‌های نوین انجام پروژه‌ها در دنیا حرکت کنیم. درعین‌حال، دولت دارایی‌های غیرمولد خود را نیز به حرکت دربیارود و آن‌ها را تبدیل کند. چرا باید این همه ساختمان داشته باشیم درحالی‌که دنیا در سال‌های اخیر تا ۸۰ درصد هزینه‌های ارائهٔ خدمات خود را کاهش داده است ولی ما باوجود استفاده از روش‌های نوین‌ نیز نتوانستیم هزینه‌های خود را کاهش دهیم؟ باید روش‌های ارائهٔ خدمت را تغییر دهیم و ازجمله اینکه به‌عنوان نمونه اگر ۱ دلار از صادرات نفت خام به‌دست می‌آوریم، آن را به چند دلار ارزش‌افزوده تبدیل کنیم. اقتصاد بودجهٔ منهای نفت این است که ما خام‌فروشی نکنیم، چون سهم نسل‌های آینده و خودمان را هدر می‌دهیم. درحال حاضر، برخی کشورهای متخاصم به‌عنوان نمونه در چین شهرک ایجاد می‌کنند و در آنجا تولید مزیت‌دار انجام می‌دهند. کشوری مانند ایران که اینقدر ظرفیت و منابع دارد، باید جزو ۱۵ قدرت اقتصادی بزرگ دنیا باشد. مگر سنگاپور و مالزی چه‌چیزی دارند که جزو چند کشور اول دنیا محسوب می‌شوند؟ اگر ما می‌گوییم بودجهٔ منهای نفت، ‌ اولاً خرجمان را باید کم و سپس نفت را به فراورده تبدیل کنیم و درآمد بیشتری از استخراج نفت داشته باشیم و این مسئله می‌تواند ریسک بازاریابی ما را نیز کاهش دهد. هرچه به‌سمت فراورده‌محوری برویم، این سرمایه‌ها را به ارزش‌افزودهٔ بیشتری می‌رسانیم. وقتی کشتی ما را توقیف می‌کنند ما بدقول می‌شویم، ولی وقتی محصولات یونیک تولید کنیم، به‌سمت ما خواهند آمد. باید محصولاتی را تولید کنیم که مشتریان خارجی وارد تحریم‌شکنی شوند، درصورتی‌که درحال حاضر ما خودمان تحریم‌شکنی داریم. برای دستیابی به بودجهٔ بدون نفت باید تولیداتی داشته باشیم که نبود آن پالایشگاه‌های خارجی را متوقف و یا به اقتصاد آن‌ها صدمه وارد کند. این نوع فاصله‌گرفتن از درآمد نفت باعث می‌شود در این زمینه برنامه‌ریزی کنیم و دولت‌های مختلف نیز موظف به پیگیری مصوبات و برنامه‌های دولت‌های قبل باشند. البته، هر بودجه‌ای باید شمولیت و در این زمینه انعطاف لازم وجود داشته باشد و اعتبارات باید منعطف باشند.

برخی مباحث مانند برجام و مذاکرات هسته‌ای نیز در فروش نفت ایران و همچنین افزایش آسیب‌پذیری اقتصاد ایران از این ناحیه تأثیرگذار بوده است. جایگزین‌های فعلی نفت در اقتصاد ایران کدام‌اند؟

دربارهٔ تحریم نیز باید بودجه ویژگی‌هایی داشته باشد که با برنامه‌های دشمنان و تحریم‌کنندگان دچار استیصال نشویم. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند همه‌چیز نباید به برجام بسته می‌شد دلیلش این است و ما نباید همهٔ پروژه‌ها را متوقف کنیم. برجام پروژهٔ اقتصادی و سیاسی کشور بوده و به‌نظر من حتی اَبَرپروژه هم نبوده است ولی مهم بود؛ اما وقتی ما آن را تنها پروژه معرفی می‌کنیم و منافع ملی را به آن گره می‌زنیم و بزرگ‌نمایی صورت می‌گیرد، باوجود زحمات دستگاه دیپلماسی، وعده‌های بزرگ باعث نادیده گرفته‌شدن دستاوردها می‌شود. نه مذاکرات مثبت با طرف‌های اروپایی و برجام و حل مشکلات اقتصادی باید ما را خیلی امیدوار کند، نه اینکه از شکست مذاکرات چندان مأیوس شویم. باید به صادرات، ‌ مالیات، ‌ حقوق گمرکی، و تبدیل دارایی‌ها نیز توجه کنیم. کشوری که خوب صادر کند و شغل ایجاد شود، هزینه‌های حاکمیتی و انتظامی آن نیز کاهش می‌یابد و شفافیت نیز به‌وجود می‌آید. بودجهٔ منهای نفت نیازمند دقت عمل دولت و صبوری‌کردن مردم است و مشکلات نباید بزرگ‌نمایی شود و نه اینکه خوش‌بینی کاذب ایجاد شود. باید با واقع‌بینی به‌سمت اصلاح ساختار برویم و اگر می‌خواهیم بودجهٔ منهای نفت را در دستور کار جدی قرار بدهیم، باید در برخی از مفاد برنامهٔ ششم نیز برخی اضافات و تغییرات صورت بگیرد.

برخی کشورها نفت ندارند ولی با مالیات بنزین و سوخت، کشور خود را آباد می‌کنند. ما اگر در طی این همه سال زیرساخت ایجاد می‌کردیم، دلیلی نداشت بنزینی که حداقل در دنیا ۱۵ هزار تومان است، هزار تومان استفاده کنیم و محیط زیست نیز آلوده شود. درعین‌حال، ظرفیت پالایشگاه‌ها می‌تواند صرف صادرات بنزین شود و در بخش حمل‌ونقل عمومی استفاده شود. مالیات بر سوخت، ‌ درآمد، و حقوق‌بگیران در کشورها دارای منطقی است و از این طریق کشورها آباد می‌شوند. درحال حاضر، خیلی‌ها می‌گویند رقم فرار مالیاتی اگر درست شناسایی و جلوگیری شود، می‌توان از این طریق تمام کسری بودجهٔ سال را جبران کرد. باید از دولت پرسید درست است که فرهنگ مالیاتی در جامعه باید رشد کند، ولی برای شناسایی و جلوگیری از فرار مالیاتی آیا مردم باید اقدام کنند؟ مالیات باید جایگزین درآمد نفت شود، ولی ما علاوه بر مالیات جزو معدود کشورهایی هستیم که منابع فسیلی خوبی داریم و صادرات فراوانی را در این بخش می‌توانیم داشته باشیم. در بخش صادرات مواد معدنی، ‌ شیلات، ‌ فرش، ‌ صنایع دستی، و… باید رونق ایجاد کنیم تا جایگزینی درآمدها در این بخش با نفت صورت پذیرد تا مجبور نباشیم برای رفع بدیهی‌ترین نیازها به شرایط خاص برخورد کنیم. چرا باید در شرایطی باشیم که اگر نفت نفروشیم ضریب جینی دچار مشکل شود و مشکلات دیگری بروز کند. ما نباید وقتی کالای باارزشی مانند نفت را داریم دچار مشکل باشیم و این کشورهای خارجی‌اند که باید به نفت ما و تولیداتمان نیاز داشته باشند. البته، نه اینکه ما از منابع نفتی خود استفاده نکنیم، زیرا اگر این‌گونه باشد، دیگران استفاده خواهند برد و از میدان‌های مشترک بهره می‌برند. ما باید استفاده از منافع نفت و شیوهٔ استفاده از آن را تغییر دهیم.

ماشاء‌الله عظیمی [۱]

[۱] دبیرکل اتاق تعاون ایران

 

منبع : ایبنا